loading...

مجله اینترنتی کریستال

همین طور که می رفتند به جوی بزرگی رسیدند. موش که توان گذر از آن رودخانه را نداشت بر جای ایستاد و تکان نخورد.  شتر رو به موش کرد و گفت : «برای چه ایستاده ای ؟! مردانه گا

آخرین ارسال های انجمن

 

حکایت,حکایت های مثنوی معنوی,داستان های مثنوی معنوی

 موشی کوچک مهار شتری را در دست گرفته به جلو می کشید و به خود می بالید که این منم که شتر را می کشم. شتر با چالاکی در پی او می رفت. در این اثنا شتر به اندیشه ی غرور آمیز موش پی برد. پیش خود گفت : «فعلا سرخوشی کن تا به موقعش تو را به خودت بشناسم و رسوا گردی.»

بازدید : 647 شنبه 09 فروردین 1393 زمان : 16:00 نظرات (0)
درباره ما
مجله کریستال پورتال جامع اینترنتی شامل:اخبار،دانلود،تفریح و سرگرمی،اس ام اس،دنیای مد،موسیقی،فیلم و کارتون،کلیپ،نرم افزار و بازی،آشپزی و تغذیه،کودکان و والدین،فرهنگ و هنر،مذهبی،ورزش،بازار،اسرار خانه داری،سلامت،زناشویی،آرایش و زیبایی،گردشگری،روانشناسی،ابزار وب و طراحی،فروشگاه کریستال،دنیای علم وفن آوری و سایر بخشهای مفید که در اینده اضافه خواهیم کرد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • موضوعات
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1378
  • کل نظرات : 752
  • افراد آنلاین : 156
  • تعداد اعضا : 12322
  • آی پی امروز : 440
  • آی پی دیروز : 207
  • بازدید امروز : 7,767
  • باردید دیروز : 516
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 7,767
  • بازدید ماه : 23,327
  • بازدید سال : 601,769
  • بازدید کلی : 7,454,586